کد مطلب:109084 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:113

خطبه 162-در توحید الهی












[صفحه 118]

خطبه العرفان ستایش خداوندی را است كه آفریننده بندگان و گستراننده زمین و جاری كننده (آب) به زمینهای نشیب و پر گیاه كننده های زمینهای بلند است نیست برای اولیت او آغازی و نه برای همیشگی او به سر رسیدنی او است اول كه همیشه بوده پایدار است بدون پایان افتادند برای سجده او پیشانیها و به یگانگی یاد كرد او را زبانها تعیین كرد حدود اشیاء را هنگام آفریدن او آنها را برای جدا كردن خود از مانند بودن به آنها اندازه نتواند بكند او را وهمها با نهایتا و حركتها و نه با عضوها و ابزارها گفته نمی شود برای او چه زمانی بوده و تعیین نمی شود برای او نهایتی به كلمه حتی آشكار است گفته نمی شود از چه آشكار شده پنهانست گفته نمی شود در چه نه جسمی است نافانی شده به سر آید و نه پوشیده است تا احاطه شود و نزدیك نشد از اشیاء به چسبیدن و دور نشد از آنها به جدا شدن پنهان نمی ماند بر او از بندگانش مد بصری (بدون پلك زدن) و نه چند بار گفتن لفظی و نه نزدیك شدن آنان به جای بلندی و نه باز شدن گامی در شب تار و نه ظلمت آرمیده كه برمی گردد بر آن ماه نور دهنده و در پی آن می آید خورشید صاحب نور در غروب و بازگردیدن و در گردش زمانها و روزگارها ا

ز روآوردن شب روآورنده و پشت كردن روز پشت كننده پیش از هر پایان و مدت است و پیش از هر شمردن و شماری است بلند مرتبه است از آنچه می بندند و باو حد تعیین كنندگان از صفتهای اندازه ها و پایانهای قطرها و طرفها و تهیه مسكنها و قرار گرفتن در مكانها پس حد برای آفریده شده او تعیین شده است و به سوی غیر او نسبت داده شده است نیافرید اشیاء را از اصلها و ماده های ازلی (كه همیشه بوده اند) و نه از اولهای همیشگی بلكه آفرید آنچه آفرید و بر پا داشت حد او را و شكل صورت داد و نیكو كرد شكل آن را نیست چیزی را از او سرپیچی و امتناع و نیست او را به سبب اطاعت چیزی سود بردن دانائی او به مردگان گذشته مانند دانائی اوست به زنده های باقیمانده و دانائی او به آنچه در آسمانهای بلند است مانند دانائی اوست به آنچه در زمینهای پائین است

[صفحه 119]

ای آفریده شده بی نقص كم و پدید آورده شده نگهداری گردیده در تاریكیهای رحمها و پرده های بسیار شروع شده از خلاصه از گل نهاده شده در قرارگاه محكم تا به سر رسیدن دانسته شده و مدت قسمت شده می جنبیدی در شكم مادرت در حال بچگی پاسخ نمی دادی خواننده ای را و نمی شنیدی صدائی را سپس بیرون آورده شدی از قرارگاه خودت به سرائی ندیده بودی آن را و نمی شناختی راههای سود آن را پس كه راهنمائی كرد تو را برای كشیدن غذا از پستان مادرت و شناساند تو را هنگام حاجت محلهای خواسته و درخواست تو را بسیار دور است به راستی كسی كه ناتوان است از صفتهای صاحب صورت و ابزار پس او از صفتهای آفریننده او ناتوان تر است و از دریافتن او حدهای آفریده شدگان دورتر است


صفحه 118، 119.